ولادت حضرت ابوالفضل(ع) و امام سجاد (ع)
میریخت ز آن غنچه لبانش عسلِ عشق
در صفحهی پیشانی او صد غزلِ عشق
تا رفت در آغوش علی، عرش چنین گفت:
عشق است که خوابیده چنین در بغلِ عشق
فرخنده زاد روز آیینه ی تمام نمای عشق و وفا و علمدار پرچم آزادی و آزادگی مبارکباد
طلوع ماه در مدینه
عباس علیهالسلام فرزند امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در چهارمین روز از شعبان سال 26 هجری قمری، دیده به جهان گشود. میلاد عباس، نوری دیگر به این هستی بخشید و دلهای شیفتگان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام از شور و عشق، لبریز گشت. چهرهی علاقهمندان اهلبیت علیهمالسلام را شبنم شادی فراگرفته بود و هریک برای دیدار نورسیدهی مولای خویش بر یکدیگر، پیشی میگرفتند. هنگامی که نسیم اذان و اقامه بر روان پاک و سپید این طفل نیکبخت فرو نشست، امام علی علیهالسلام با واژهای مهرآفرین، نام فرزند خود را عباس نهاد. عباس یعنی شیر بیشهی شجاعت و قهرمان میدان نبرد.
ترنّم شگفتن نوگلی معطر
اینک، گلخندههای آسمان و زمین، و زمزمههای شورانگیز بلبلان شیدا، در سالروز میلاد حضرت عباس علیهالسلام به گوش میرسد. دریچهای از شادی بر دلها گشوده شده و رنگین کمان شوق، فضای زندگی را آراسته است. صدای هلهلهی شادمانهی عرشیان به گوش میرسد و ترنّم شکفتن نوگلی معطر در باغستان توحید، دلها را مفتون و مجذوب خویش ساخته است. عباس میآید و صفا و زیبایی و پاکی را به ارمغان میآورد. عباس میآید و کرامت و فضیلت و شهادت را با خود به همراه میآورد. مردی میآید که ابر رحمتِ اندیشهاش، همهی تشنگان فضیلت راسیراب میکند. آری، اینک هوا عطر آلود و عنبرآمیز است و آبشاری از نور، از خندههای شادمانهی خورشید، به مهمانی زمین آمده است. عباسبن علی علیهالسلام به دنیای خاکی، گام نهاده است؛ هم او که آیهی روشن کتاب استقامت است؛ بزرگ وارث ایثار و خون، پاسدار ایمان، یگانهی دوران، وسعت همهی نیکیها، فرزند خورشید و مرزبان حماسهی جاوید.
یاران! اینک به احترام قدمهای پرصلابت عباس دلاور، عرشیان در گوش خاکیان، حدیث تهنیت میخوانند
سر ز پا محراب را آیینه بندان آمده
بنگر این سجاده را تسبیح گردان آمده
حضرت سجاد زین العابدین، فرزندِ عشق
مژده بادا پورِ شهربانوی ایران آمده
خجسته زاد روز جلوه ی بندگی و اخلاص و مظهر ایمان و عبادت مبارکباد.
تلاوت حدیث بیداری
زینالعباد علیهالسلام آمده است و طغیان شیطان، باز ایستاده است روبهروی این تنومندیِ تعبد؛ روبهروی این همه صلابت ایمان، مقابل این روح شفاف.
صدا، صدایِ عارفانههای شب است که حدیث بیداری تلاوت میکند.
قافلهِ نافلهها را بنگر که از ثانیههای معصوم او میگویند.
مبارک است این نام و تکثیر غزلهای پاک، بر صفحات روح بکر!
مبارک است این نام و نزول قطرههای باران، بر کویرستان بشریت!
چه بار گرانی بودند روزها برای انسان؛ اگر حدیثی از طراوت لبهایش، دلها را بهاری نمیکرد و «صحیفه سجادیه»اش نبود!
چه تلخْمنزلی بود دنیا؛ اگر یاد او فضا را چنین درخشان نمیکرد!
سحری در پیش است
حوریان آسمان، گرداگرد مدینه بال گشودهاند و کودکی در دامان «شهربانو»، آرام به خواب رفته است.
کودکی از سلاله پاک رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ، که وارث رسالتی بزرگ، یعنی امامت و ولایت خواهد شد. او فرزند حسینبن علیبنابیطالب علیهالسلام ، «سجاد» و «زین العابدین» است.
بیشک، سال 38 هجری در مدینه، سال خرم و مبارکی بوده است؛ سالیکه امام سجاد علیهالسلام به دنیا پلک گشود.
نگینِ سبز نیایش، شکوهِ حلقه توست
از پسِ دانههای تند باران، من تو را میبینم. کوههای پرصلابت، سر به سجود نهادهاند. در قنوت تو، آبشاری از نور تلاطم دارد.
در خفقان مسموم حکومت اموی، زبان «دعا»، بهترین شاهراه استعانت از ایزد متعال، برای هدایت گمراهان و دینفروشان دوران بود.
آقا! از آن دریای مواج نورانیت و ایمان، نَمی ما را بس.
امام سجاد علیهالسلام : «مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را میگیرد: یا برایش ذخیره میشود؛ یا در دنیا برایش برآورده میشود؛ یا بلایی از او بازگردانده میشود».
اگر آن دوران وحشتزا، دعاهای دلکش تو در دل شبهای سیاه، همچون همای سعادت بر سر تکتک مردم مینشست و موجبات آمرزش و عافیت آنان میشد، امروز نیز شیعیان شما از آن صحیفه نور، همان «زبور آل محمد صلیاللهعلیهوآله »، بهرهها دارند.
هنوز نغمه خوش دعای «ابوحمزه ثمالی»، دل ما شیعیان را جلا میدهد و گوهر اخلاص و بندگی را در صدف وجودِ جان، میپروراند.
شکوه قامت سروَت به آسمان برسید
شگفتا که وقتی غرق خدا میشدی، آسمان، خورشید، باد، محو تماشای قیام و قعودت بودند.
امام صادق علیهالسلام : «امام سجاد علیهالسلام هرگاه به نماز میایستاد، چونان تنه درختی بود که چیزی از آن نمیجنبید، مگر آنچه را که باد میجنباند».
مشتاقانه سلامت میکنیم، و عود و عنبر، به یمن قدوم مبارکت میفشانیم.
نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان
لیست کل یادداشت های این وبلاگ